سوال :عاشق شدی.؟!


قطعا منم مثل خیلی از دخترا فانتزی هایی رو می تونستم درباره ی کسی که عاشقش میشدم داشته باشم.

منم مثل خیلی از دخترا و پسرای دیگه عشق بچگی داشتم کسی که تا پایان راهنمایی دوسش داشتم .

ولی الان اتفاقات زندگیم باعث شده تا از رفتار کسی خوشم میاد،برای خودم مرزبندی میکنم،تمام حقی رو که قلبم میخواد برام درنظر بگیره که من حتی کمی اون فرد رو دوس داشته باشم ،عاشق شدن نه فقط یه دوست داشتن ساده ،عقلم اون حقو ازم سلب میکنه.

نه اینکه عاقل و منطقی باشم،نه،فقط هیچوقت عقلم نمی تونه حقی رو برام درنظر بگیره و از کسی خوشم بیاد که هیچی از زندگیم نمیدونه ، حتی اگه این حق فقط تو ذهنم بخواد شکل بگیره

منم دوست دارم عاشق کسی باشم حتی شده یه عاشقی یه طرفه باشه ،ولی نمیشه ، نمیتونم

ترس خیلی بده

# دوستام میگن تو عاشق اونی ،ولی منو عقلم رد میکنیم ،میگن وقتی از رفتاراش خوشت میاد ،وقتی میگی براش احترام قائلم یعنی از اون خوشت میاد، ولی بازم منو عقلم رد میکنیم.

شاید اونا درست بگن ولی بازم منو عقلم این حقو حتی شده یه طرفه هم نمیخوایم ،با اینکه قلبم چندباری بااینکه ندیدتش بازم پیش میکشه ولی بازم منو عقلم این حقو رد میکنیم

چون میگیم  عاشقانه ترین زندگی با عاقلانه ترین انتخاب شکل میگیره ،ولی اینم میدونیم اگه واقعا عاشق بشم چیزی به عنوان عقل نمیتونه جلومو بگیره

 برای همین رد میکنم حرفشونو که هنوز واقعا عاشق نشدم.



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها