مریم هستم متولد ۱۳۷۵/۳/۱۹

امسال تولد ۲۳ سالگیمه .

امسالم احساساتم و اتفاقات ارزیابی شد.

۲۲ سالگی با سردرگمی ، ترس از آینده و عجز شروع شد ولی با خیالی آسوده ادامه پیدا کرد۲۲ سالگی سنیه که هیچوقت فراموشش نمیکنم اتفاقات زیادی نداشت ولی سنی بود که من احساسات زیادی رو تجربه کردم .

ما هرچیزی رو براساس احساسات خودمون لیبل خوب یا بد میزنیم .

حالا اگه از من بپرسن ۲۲ سالگی خوب گذشت یا بد ؟ جوابم میتونه این باشه که خوب بود ولی از طرفی یه نمیدونم درکنار خوب بودنه شکل میگیره !!!

این نمیدونم برای خودمم یه علامت سوال بزرگه.اگه میگم خیال آسوده ،خوب بودن چرا حرف از نمیدونم میزنم ؟؟؟

شاید بهتر باشه که بگم اون دوماه اول و دوماه اخیر عذاب آور بودنشون با آرامش ۸ ماه برابری میکنه. یا شایدم چیزیه که دارم پسش میزنم!!!

_امشب توسط ریش قرمز کیک مالی شدم، اونم با شدت زیاد به طوری که کیک شکلاتی تا ریشه ی موهام نفود کرد .

_تولدمو به خودم تبریک گفتم چون با یه سال اضافه شدن به سنم کارایی کردم که بهشون افتخار میکنم .شاید از نظر دیگران کوچیک باشه ولی برای خودم اونقدر مهم هستن که به خودم تولدمو تبریک بگم و همراه باهاش لبخندی به خودم هدیه بدم .





مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها